مرد عنکبوتی ۲
حالا این چیزی است که یک فیلم ابرقهرمانی باید باشد. تماشای آنلاین فیلم «مرد عنکبوتی 2» به همان شیوهای که کمیکخوانهای جدی باور دارند، وقتی ماجراهای روی صفحه رویاها و خواستههای خود را بیان میکنند، به داستان خود اعتقاد دارد. نه اردو است و نه نوستالژی است، نه جلوه های ویژه دیوار به دیوار است و نه از شدت عصبانیت ترشی. درک این موضوع که مرد عنکبوتی بودن باری است که پیتر پارکر کاملاً مایل به تحمل آن نیست، به سادگی و به طرز تلخی درک می کند.
این فیلم نشان میدهد که چه اشکالی در بسیاری از حماسههای ابرقهرمانی دیگر وجود دارد: آنها بر روی ابرقدرتها تمرکز میکنند و انسانهای پشت سرشان را کوتاه میکنند. (مثلاً کسی خسته کننده تر از کلارک کنت یا بروس وین بوده است؟)
«مرد عنکبوتی 2» بهترین فیلم ابرقهرمانی از زمان عرضه ژانر مدرن با «سوپرمن» (1978) است. با وفادار ماندن به بینشی که به مارول کامیکس اجازه داد دههها سنت کتابهای مصور را متحول کند، موفق میشود: خوانندگان میتوانند به طور کاملتر با قهرمانهایی مثل خودشان آشنا شوند تا با الگوهای خداگونه از راه دور. پیتر پارکر یک دانشآموز دبیرستانی ناامن، در مشکل کلاسی، بیصفحه در عشق، آماده به عهده گرفتن مسئولیتهایی بود که با ابرقدرتهای غیرمنتظرهاش همراه بود. اینطور نبود که مرد عنکبوتی بتواند از آسمان خراش ها تاب بخورد که خوانندگانش را جذب کند. این بود که او از مشکلات شخصی در بادکنک های فکری بالای ماسک صورت اسپایدی اش نگران بود.
پارکر (توبی مگوایر) اکنون در کالج است و در کلمبیا فیزیک می خواند و بیش از هر زمان دیگری عاشق مری جین واتسون (کرستن دانست) شده است. او در آستانه خرابی است: او شغل خود را به عنوان یک تحویل دهنده پیتزا از دست داده است، عمه می با وام مسکن خود را سلب می کند، کلاس ها را از دست می دهد، رنگ ها با هم ترکیب می شوند وقتی کت و شلوار مرد عنکبوتی خود را در لباسشویی می شویید، و بعد از وب... به نظر می رسد توانایی چرخش به طور غیرقابل توضیحی محو می شود، او لباس محبوب خود را با ناامیدی دور می اندازد. وقتی یک ادم بدکار سعی می کند کت و شلوار دور انداخته Spidey را به جونا جیمسون، سردبیر Daily Bugle بفروشد، جیمسون به او 50 دلار پیشنهاد می دهد. بدجنس می گوید که می تواند در eBay بهتر عمل کند. آیا به اینجا رسیده است؟
من از فیلم اصلی «مرد عنکبوتی» (2002) ناامید شدم و از اینکه این فیلم از همان فریم اول کار می کرد شگفت زده شدم. سام ریمی، کارگردان هر دو تصویر، این بار به نظر میرسد دقیقاً میداند چه باید بکند و هرگز در فیلمی که بدون زحمت جلوههای ویژه و داستانی انسانی را با هم ترکیب میکند و پلانهای موازی خود را زنده و متحرک نگه میدارد، قدم اشتباهی نمیگذارد. یکی از کلیدهای موفقیت فیلم باید کمک مایکل چابون رمان نویس به فیلمنامه باشد. شابون در استخوان های خود می فهمد که کتاب های مصور چیست و چرا. رمان الهامگرفته او در سال 2000، ماجراهای شگفتانگیز کاوالیه و کلی، تولد یک ابرقهرمان کتابهای مصور دهه 1940 و مردان جوانی را که او را خلق کردند، شرح میدهد. او روی داستانی کار کرد که به فیلمنامه آلوین سارجنت کمک کرد.
فصل های زندگی یک ابرقهرمان توسط تبهکارانی که با آنها روبرو می شود ترسیم می شود (در مورد جیمز باند هم همین طور است). «مرد عنکبوتی 2» به مرد عنکبوتی دشمنی با طبیعت خوب می دهد که شر بر او غلبه می کند. پیتر پارکر دکتر معروف اتو اکتاویوس (آلفرد مولینا) را تحسین می کند که آزمایشگاه او در سواحل رودخانه شرقی آزمایشی را در خود جای داده است که یا ثابت می کند که همجوشی می تواند به عنوان یک منبع ارزان انرژی عمل کند یا منهتن را تبخیر می کند. اکتاویوس برای مدیریت مواد خطرناک آزمایشهایش، چهار شاخک قدرتمند را ابداع میکند که به ستون فقرات او پیوند خوردهاند و از هوش سایبری خود برخوردارند. یک تراشه در بالای ستون فقرات او مانع از غلبه بر دستورات او می شود، اما وقتی تراشه از بین می رود، دانشمند مهربان به داک اوک تبدیل می شود، ادغام وحشتناکی از انسان و ماشین، که می تواند با راندن شاخک های خود در بتون از دیوارهای آسمان خراش بالا برود. و آجر می شنویم که می آید و مانند طبل های جهنم راهش را به سمت ما می کوبد.
در همین حال، پیتر پارکر قول داده است که نمی تواند به خود اجازه دهد مری جین را دوست داشته باشد، زیرا زندگی او از سوی دشمنان مرد عنکبوتی در خطر خواهد بود. او در نهایت از پیتر، که همیشه او را ایستاده است، رها کرده است. او نامزدی خود را با یک فضانورد اعلام می کند. پیتر با او و عمه می (رزماری هریس) صمیمی است که به او تمام صفحه نمایش داده می شود و به یک فیلم کوتاه اجباری تقلیل نمی یابد. و او باید با دوستش هری آزبورن (جیمز فرانکو)، که از پیتر خوشش میآید اما از مرد عنکبوتی متنفر است، سرزنش میکند و او را به خاطر مرگ پدرش مقصر میداند (گرین گابلین، گرچه چیز زیادی برای پسرش ناشناخته است).
جلوه های ویژه وجود دارد و سپس جلوه های ویژه وجود دارد. در فیلم اول فکر میکردم که مرد عنکبوتی با تمام رئالیسم یک شخصیت در یک کارتون حرکت میکند. این بار، در حالی که او از آسمان خراشی به آسمان خراش دیگر می چرخد، وزن و ابعاد بیشتری دارد و رایمی می تواند به طور یکپارچه با CGI و بازیگران انسانی مطابقت داشته باشد. پیروزی جلوههای ویژه در فیلم، کار روی چهار شاخک روباتیک داک اوک است که با زندگی عجیبی حرکت میکنند، واکنش نشان میدهند و واکنش نشان میدهند، کارهای دوگانه انجام میدهند و خودشان به شخصیت تبدیل میشوند.
با تماشای ریمی و نویسندگانش که بین رشته های داستانی بریده می شوند، از کار کلاسیک لذت بردم: فیلم e به همه عناصرش وزن کامل می دهد، آنها را زنده نگه می دارد، با چنان مهارتی ساخته شده است که ما تا آخر عمر به آن اهمیت می دهیم. در فیلمهای کمتری از این ژانر، ما معمولاً برای صحنههای اکشن هیجانزده میشویم، اما به شدت از دیالوگها عبور میکنیم. در اینجا هر دو زنده می مانند، و دیالوگ بیشتر در مورد احساسات، عشق و ارزش ها است، کمتر درباره توضیحات طولانی در مورد غیرقابل توضیح (این کاملاً دقیق است که مرد عنکبوتی هرگز نمی فهمد که چرا توانایی پرتاب تار او گاهی اوقات او را از بین می برد).
توبی مگوایر با شکایت از کمردرد تقریباً برای قسمت دوم قرارداد امضا نکرد. جیک جیلنهال، یکی دیگر از بازیگران با استعداد، ظاهرا در بال ها حضور داشت. اما اگر مگوایر برنمی گشت (همراه با سخنان پرت اسپایدی در مورد کمردردش)، هرگز نمی دانستیم که او چقدر می تواند در این نقش خوب باشد.
Dunst نیز ارزشمند است و به نقش دوست دختری که در کمتر فیلمی معمولی است، عمق و دل می بخشد. وقتی او دوست پسر فضانورد خود را وارونه می بوسد، یکی از آن لحظات عالی است که به طرفداران کل حماسه پاداش می دهد. نیازی نیست به ما گفته شود که او تنها بوسه خود را از مرد عنکبوتی به یاد می آورد.
سینمادوستانی هستند که از دست دادن فیلم های ابرقهرمانی می گویند و من نمی توانم آنها را سرزنش کنم، اگرچه به ضعف این ژانر اعتراف می کنم. من هر دو فیلم "کلاغ" و "دردویل"، "هالک" و "X2: X-Men United" را دوست داشتم، اما نه به اندازه ای که بتوانم آنها را به دوستانی که کتاب های کمیک را دوست ندارند یا نمی فهمند توصیه کنم. «مرد عنکبوتی 2» در دسته دیگری قرار دارد: این یک فیلم واقعی است، تمام خون و باهوش، با ویژگی هایی حتی برای کسانی که اصلاً نمی دانند استن لی کیست. این یک فیلم ابرقهرمانی برای افرادی است که به فیلم های ابرقهرمانی نمی روند و برای کسانی که می روند، همان فیلمی است که آرزوی آن را داشته اند.